سفر دو روزه رئیسجمهوری کشورمان به قطر در حالی پایان یافت که امضای ۱۴سند همکاری و نیز مشارکت فعال در «مجمع کشورهای صادرکننده گاز» (GECF) از مهمترین دستاوردهای این سفر به شمار میرفت؛ دستاوردهایی که نشان داد دولت سیزدهم برای گسترش همکاری با کشورهای همجوار و منطقه عزمی راسخ دارد.
حسن شکوهینسب در ایرنا نوشت:«سیدابراهیم رئیسی» رئیس جمهوری پس حضور دو روزه در دوحه پایتخت قطر شامگاه سه شنبه ۳اسفند وارد تهران شد؛ سفری که در آن بستر برای دیدار و گفتوگو با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر و در نتیجه امضای ۱۴تفاهمنامه و سند همکاری فی مابین هموار شد.همچنین رئیسی پس از دیدار رسمی با امیر قطر و شرکت و سخنرانی در ششمین «مجمع سران کشورهای صادرکننده گاز» با روسای جمهور الجزایر، موزامبیک و گینه استوایی نیز دیدار و گفت وگو کرد. در روز نخست سفر هم فرصتی ایجاد شد تا نخستوزیران قطر و ترینیداد و توباگو و وزیر امور خارجه ونزوئلا با آیت الله رئیسی ملاقات داشتهباشند.در جریان سفر رئیسی به قطر این دو کشور ۱۴سند همکاری در هشت حوزه با یکدیگر امضا کردند، ضمن اینکه یک تفاهمنامه در حوزه انرژی نیز بین ایران و ونزوئلا به امضا رسید؛ تفاهمنامههایی با موضوعات رسانه و فرهنگ، همکاریهای کنسولی و دیپلماتیک، انرژی، امور بنادر و دریانوردی، آموزش، ورزش و جوانان، گردشگری، و اقتصاد و تجارت.البته ابتدا قرار بود ۵تا ۷تفاهمنامه در این سفر امضا شود اما با توجه به همکاری نزدیک هیأتها و روابط سطح بالای دو کشور، شمار آنها به ۱۴تفاهمنامه و سند رسید که این حجم از توافق در حقیقت نمود عینی سیاست دولت مردمی مبنی بر دیپلماسی فعال همسایگی است .
نخستین برنامه اجرایی توافقنامه فرهنگی و هنری میان دو کشور به مدت دو سال، برنامههای اجرایی همکاری رادیویی و تلویزیونی بین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و مؤسسه رسانهای قطر دو تفاهمنامه امضا شده با محور رسانه و فرهنگ است.در حوزه همکاریهای کنسولی و دیپلماتیک هم سه تفاهمنامه لغو روادید برای سفرهای دیپلماتیک به ویژه بین دولتهای دو کشور، تفاهمنامه درباره مشاورههای سیاسی حول امور مورد اهتمام دو طرف و وزارتهای خارجه ایران و قطر، و تفاهمنامه با موضوع آموزش دیپلماتیک بین مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وابسته به وزارت امور خارجه ایران و مراکز علمی دیپلماسی وابسته به وزارت خارجه قطر به امضای مسئولان سیاست خارجی دو کشور رسیده است.عنوان تفاهمنامه امضا شده در بخش انرژی هم تفاهمنامه مشترک میان شرکت توانیر ایران و مؤسسه عمومی قطر در برق و آب است.
تفاهمنامه مشترک حمل و نقل دریایی دو دولت ایران و قطر، توافق میان شرکتهای قطری مدیریتبندی (بندرگاه قطر) و مؤسسه دریانوردی و امور بندرگاهی ایران و همچنین توافق همکاری مشترک میان دو کشور در خصوص راه خشکی نیز سه توافقنامه ایران و قطر در حوزه امور بنادر و دریانوردی است.ایران و قطر همچنین توافقی برای همکاری در زمینه آموزش و آموزش عالی و پژوهش علمی امضا کردند.اولین برنامه اجرایی توافق و همکاری مشترک در خصوص جوانان و ورزش به مدت دو سال، تفاهمنامه امضا شده مربوط به وزارت ورزش و جوانان است و در حوزه گردشگری هم توافق در زمینه گردشگری بین دو دولت جمهوری اسلامی ایران و قطر امضا شد.
وزیران اقتصادی دو کشور نیز توافقنامهای در زمینه همکاری مشترک پیرامون مناطق آزاد بین شورایعالی مناطق آزاد صنعتی و ویژه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و مؤسسه مناطق آزاد قطر و تفاهمنامه همکاری در زمینه استاندارد بین سازمان ملی استاندارد ایران و مؤسسه عمومی استاندارد قطر به امضا رساندند.
حضور فعال رئیسی در مجمع کشورهای صادرکننده گاز
با توجه به نقش مهم گاز طبیعی در پروسه گذار انرژی، سهم گاز طبیعی در سبد انرژی همه کشورها در حال افزایش است و پیشبینی میشود در دهه آینده سهم گاز طبیعی از نفت پیشی بگیرد و طبیعی است که با توجه به بحران انرژی، همه کشورها در صدد افزایش ظرفیت تولید و صادرات گاز طبیعی و ال ان جی هستند. ضرورت وجود سازمانی که تصمیمات مشترکی برای حفظ منافع کشورهای تولید کننده و صادرکننده گاز طبیعی در آن گرفتهشود، احساس میشد و به این دلیل، تقریبا دو دهه پیش، مجمع کشورهای تولید و صادرکننده گاز شکل گرفت.مجمع کشورهای صادرکننده گاز(GECF) اردیبهشتماه سال۱۳۸۰ در تهران تاسیس شد. از زمان تأسیس این مجمع تاکنون ۲۳نشست در سطح وزیران و پنج نشست در سطح سران برگزار شدهاست .ایران یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر اثباتشده گاز طبیعی جهان است که با داشتن ۳۳۸هزار کیلومتر شبکه داخلی گازرسانی، از کشورهای پیشرو در این زمینه به حساب میآید و با توجه به موقعیت جغرافیایی و زیرساختهای موجود میتواند مطلوبترین گزینه برای انتقال گاز به شرق و غرب باشد. در حال حاضر کشورهای الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ترینیداد، توباگو، و ونزوئلا، ١۱عضو اصلی مجمع کشورهای تولید و صادرکننده گاز هستند و هلند، نروژ، عراق، عمان، پرو ،جمهوری آذربایجان، و امارات بهعنوان اعضای ناظر در آن شرکت میکنند.در مورد قابلیت کشورهای عضو لازم به یادآوری است که اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز ۴۴درصد از تولید گاز جهان، ۶۷درصد از ذخایر گازی جهان، ۶۴درصد از انتقال گاز با خط لوله، و ۶۶درصد از تجارت گاز طبیعی مایعشده (الانجی) جهان را در اختیار دارند.
یکی از مهمترین اهداف سفر رئیسی به دوحه، شرکت در مجمع کشورهای صادرکننده گاز بود؛ اجلاسی که رئیسجمهوری در آن حضوری موثر یافت و به سخنرانی پرداخت.دکتر رئیسی در بخشی از سخنان خود اظهار کرد: برگزاری ۶دوره اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز در طول عمر این سازمان بینالدولی نوپا، بیش از هر واقعیتی، نشانهای قوی از همگرایی، همبستگی و عزم اعضای آن برای پیگیری اهداف مجمعی است که پایههای اولیهی آن با ابتکار تهران در سال ۲۰۰۱، بنا گذاشته شد.در این مدت چندماهه که از عمر دولت میگذرد، رئیسجمهوری و اعضای کابینه وی ضمن حضور فعال و موثر در نشستهای منطقهای و فرامنطقهای، همواره با بستههای پیشنهادی و طرحهای ابتکاری حضور مییابند؛ از طرحهای ابتکاری دیپلماتها در مذاکرات وین گرفته تا دستان پر رئیسی در اجلاس کشورهای صادرکننده گاز. از این رو وی در بخشی از اظهارات خود از تمایل برای معاوضه گاز یا سوآپ گازی سخن گفت و به تجربه سواپ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان در سال گذشته اشاره کرد .
ماموریت بزرگ رئیسی در قطر
اگرچه در سالهای اخیر ایران و قطر نشان دادهاند که از روابطی حسنه، باثبات و قابل پیشبینی برخوردارند اما سفر رئیسجمهوری ایران بعد از یک دهه به دوحه از تلاش برای گسترش مناسبات نشان دارد؛ ماموریتی دو وجهی که تقویت روابط دوجانبه و «مجمع کشورهای صادرکننده گاز» را هدفگذاری کرده است.دولت سیزدهم در ماههای اخیر تلاش کرده که سیاست متوازنی را در قبال شرق و غرب اتخاذ کند و البته در این میان شاهد اولویت یافتن رویکرد «اول همسایگان» در مسیر دیپلماسی هستیم. در همین راستا دکتر «سیدابراهیم رئیسی» رئیسجمهوری کشورمان روز دوشنبه دوم اسفند به دعوت امیر قطر و برای تقویت روابط دوجانبه و نیز شرکت در ششمین اجلاس سران اوپک گازی وارد دوحه شد.
سفر رئیسجمهوری ایران به قطر در حالی صورت میگیرد که آخرین بار، محمود احمدینژاد در سال ۱۳۹۰، به دعوت امیر قطر برای شرکت در نشست سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز به این کشور رفت و ضمن شرکت در این نشست، با مقامهای قطری نیز دیدار و رایزنی کرد.افزون بر آن، سفر رئیسجمهوری ایران به قطر اولین سفر او به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس است. پیشتر نیز دوحه میزبان «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان بود تا بستر برای سفر کنونی فراهم شود.
ماموریت دو وجهی رئیسی در قطر
امیرعبداللهیان روز سه شنبه ۲۱دیماه پس از دیدار با شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر، دو دور دیدار و گفتوگو با شیخ «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» معاون نخست وزیر وزیر امور خارجه این کشور برگزار کرد و در خصوص موضوعات مورد علاقه فیمابین به تبادل نظر پرداخت.وزیر امور خارجه کشور ایران در جریان این دیدارها با تمرکز بر اهمیت روابط دو کشور بر پایه همکاریهای دوجانبه و منطقهای، بر ضرورت گسترش ابعاد همکاریها به ویژه در حوزه تجاری، اقتصادی و سرمایهگذاری با توجه به ظرفیتها و مزیتهای جمهوری اسلامی ایران و هماهنگی در زمینه تبادل هیاتهای عالیرتبه تاکید کرد.همان طور که اشاره شد، یکی از ماموریتهای خطیر رئیسی در دوحه رایزنی برای گسترش روابط دوجانبه بود و او در نخستین روز سفر خود به دوحه با تمیم بن حمد آل ثانی دیدار و گفتوگو کرد.
پس از این دیدار، وزیران امور خارجه، نفت، راه و شهرسازی، میراث فرهنگی و نیروی ایران با همتایان قطری خود در حضور رئیسجمهور ایران و امیر قطر اسناد همکاری دو کشور را امضا کردند. ۱۴سند همکاری امضا شده در زمینه هواپیمایی، تجاری، کشتیرانی، رادیو تلویزیون، سیاست خارجی (لغو ر وادید)، برق ، استاندارد و فرهنگی و آموزشی است .البته قطار همکاریهای این دو کشور از آن جهت سرعت قابل توجهی گرفته که جنس مناسبات تهران- قطر با دیگر اعضای شورا تفاوت چشمگیری دارد و این مهم را میتوان با نگاهی به روند تاریخی مناسبات فی مابین مشاهده کرد.
ایران در زمره نخستین کشورهایی به شمار میرفت که پس از استقلال قطر، دولت این کشور را به رسمیت شناخت. روابط دیپلماتیک ایران و قطر رسما از تاریخ ۲۴مهرماه ۱۳۵۰ (با گذشت یک ماه از استقلال آن ) در سطح سفیر آغاز شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت. پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، روابط سیاسی دو کشور تا سال ۱۳۶۶در سطح کاردار و از این سال به بعد، به سطح سفیر ارتقا یافت.به تدریج روابط دو کشور به گونهای تعمیق پیدا کرد که از نگاه کارشناسان، مناسبات آنها جنسی متفاوت از دیگر بازیگران شورای همکاری خلیج فارس یافت به عنوان نمونه در برههای که کشورهای این حوزه به دلیل فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران در پی ایجاد اجماع و فشار بینالمللی بر تهران برآمدهبودند، سران دوحه در مجامع بینالمللی آشکارا کنار ایران میایستادند و مخالفت خود را با افزایش فشارها به ایران علنی میکردند .حمایت قطر از ایران در جریان قطعنامه ۱۶۹۶شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ ۳۱ژوئیه ۲۰۰۶تصویب شد، مشهود بود و این قطعنامه با ۱۴رای موافق و ۱رای مخالف (قطر) به تصویب رسید. همچنین در سال ۲۰۱۵، قطر از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» حمایت کرد.همین حمایتها را در جریان محاصره و تحریم قطر در ژوئن ۲۰۱۷از سوی ایران شاهد بودیم یعنی زمانی که چهار کشور عربستان، امارات، مصر و بحرین با متهم کردن قطر به حمایت از تروریسم، روابط دیپلماتیک با این کشور را قطع و مرزهای زمینی و هوایی خود را بسته و قطر را محاصره کردند.
محاصره طولانیمدت قطر به دلیل حمایتهای مجدانه ایران نه تنها نتوانست رفتارهای دوحه را مطابق خواست ریاض اصلاح کند بلکه روابط ایران و قطر را تقویت کرد. ایران محمولههای غذایی را برای کمک به دوحه در جلوگیری از بحران امنیت غذایی فراهم کرد. صادرات ایران به قطر از ۶۰میلیون دلار در سالهای ۲۰۱۶و ۲۰۱۷به ۲۵۰میلیون دلار بین ۲۰۱۷و ۲۰۱۸افزایش یافت. هواپیمایی قطر(Qatar Airways) با استفاده از حریم هوایی ایران موفق به ادامه فعالیت خود شد. در نهایت اعضای شورای همکاری در نشستی با عنوان «همبستگی و ثبات منطقهای» در ژانویه ۲۰۲۱اعلامیهای را برای پایان دادن به محاصره قطر در «العلا» عربستان امضا کردند؛ اعلامیهای که یک پیروزی بزرگ برای دوحه در مقابل ائتلاف چهارجانبه ضدقطری به شمار میرفت. اگرچه تحریم قطر با هدف کاستن از سطح روابط تهران و دوحه یکی از اهداف مهم ائتلاف عربی محسوب میشد اما آنها نتیجهای عکس دریافت کردند. نتیجه آن شد که روند محاصره، دوحه را به تهران نزدیک کرد و برداشتهای قطر مبنی بر اینکه تهدید فوری برای امنیت کشورش از همسایگان شورای همکاری خلیجفارس و نه ایران را ناشی میشود، تقویت کرد. برای دوحه، ایران نه یک تهدید بلکه یک حلقه نجات بوده است.
بسترها و ظرفیتهای اقتصادی قابل همکاری
از نگاه کارشناسان اقتصاد سیاسی، صنایع ساختمان،کشتیرانی، ترانزیت، گردشگری، پتروشیمی، انرژی، هتلسازی، غذایی، شیلات، آبزیان، لبنی، دارویی و لوازم پزشکی از جمله مهمترین زمینه همکاری مشترک ایران و قطر به شمار میروند. ضمن اینکه ایران و قطر بزرگترین میدان گازی طبیعی مشترک جهان (گنبد شمالیر پارس جنوبی) را دارند که جنس همکاریها را فراتر از ابعاد سیاسی بردهاست و ازنظر اقتصادی به آن وابستگی زیادی دارند. بهطور مشخص تضمین امنیت این میدان و دسترسی به آن همکاریهای قطر با ایران را ضروری میکند. علاوه بر این، هرگونه درگیری نظامی در خلیجفارس که شامل ایران شود میتواند زیرساختهای مهم و آسیبپذیر قطر را نیز دچار آسیب جدی نماید.
افزون بر آن، تهران و دوحه طی سالهای اخیر سرنوشت تا حدی مشابهی داشتهاند. ایران تحت تاثیر تحریم و تروریسم اقتصادی آمریکا قرار داشته و قطر در وضعیت جنگ اقتصادی با کشورهای عربی. این تشابه و به عبارتی درد مشترک، سران دو کشور را به سمت بازنگری در حوزه روابط خارجی و سیاستهای اقتصادی خود با دیگر بازیگران منطقه و فرامنطقه سوق دادهاست؛ درد مشترکی که میتواند بسترساز همکاریهای اقتصادی گستردهتر تهران – دوحه باشد.اگرچه روابط ایران از نظر سیاسی با دوحه مثبت و سازنده است اما متاسفانه آنها نتوانستهاند از ظرفیتهای اقتصادی یکدیگر بهره ببرند. «حسام حلاج» معاون امور بینالملل اتاق بازرگانی تهران اواخر خردادماه امسال با اشاره به سهم ایران از بازار قطر گفت: از مجموع حدودا ۲۶میلیارد و ۷۰۰میلیون دلار واردات قطر متاسفانه سهم به خصوصی نداریم و سهم ما از آن بین ۳۵۰تا ۳۶۰میلیون دلار است. متاسفانه ما حتی در بین ۲۰شریک اول تجاری قطر نیز نیستیم و عمدتا کشورهای اروپایی و از بین کشورهای همسایه ما ترکیه در این کشور کار میکند. بنابراین نیاز است که یک کار تحقیقاتی مفصل در این مورد انجام شود.معاون امور بینالملل اتاق بازرگانی تهران در پاسخ به سوالی پیرامون واردات ایران از قطر اظهار کرد: متاسفانه ما واردات چندانی از قطر نداریم. کل حجم وارداتی ما از قطر حدود ۳۰میلیون دلار است که بیشتر مربوط به وسایل برقی، صوتی- تصویری و لاستیک است. تراز تجاری دو کشور نیز ۳۱۰میلیون دلار به نفع ایران است. باید سعی کنیم از کشور قطر به عنوان کشوری که از طریق آن تحریمها را دور بزنیم و کشور واسط استفاده کنیم تا دست کم رغبتی در طرف مقابل برای گسترش روابط به وجود بیاید .
کارشناسان معتقدند که در صورت حرکت در مسیر یک برنامه مدون در کوتاه مدت این دو کشور پتانسیل آن را دارند که در گام نخست مراوادات تجاری را به ۵۰۰میلیون دلار و در گام دوم به یک میلیارد دلار برسانند.هدف مهم دیگر این سفر، شرکت رئیسجمهوری کشورمان در «مجمع کشورهای صادرکننده گاز» (GECF) است که از آن تحت عنوان «اوپک گازی» نام میبرند.مجمع کشورهای صادرکننده گاز اردیبهشتماه سال ۱۳۸۰در تهران تاسیس شد، از زمان تأسیس این مجمع تاکنون ۲۳نشست در سطح وزیران و پنج نشست در سطح سران برگزار شدهاست و ششمین نشست سران این مجمع سوم اسفندماه در دوحه برگزار شد.اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز ۴۴درصد از تولید گاز جهان، ۶۷درصد از ذخایر گازی جهان، ۶۴درصد از انتقال گاز با خط لوله و ۶۶درصد از تجارت گاز طبیعی مایعشده (الانجی) را در اختیار دارند.
کشورهای الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ترینیداد و توباگو، ونزوئلا، ١۱عضو اصلی مجمع هستند و مالزی، نروژ، عراق، پرو و آذربایجان و امارات بهعنوان اعضای ناظر در مجمع کشورهای صادرکننده گاز شرکت میکنند. البته این مجمع در شرایطی برگزار میشود که بحران اوکراین و تنش بین غرب و روسیه بر این اجلاس سایه انداختهاست. روسیه بزرگترین تولیدکننده گاز در جهان به شمار میرود و غرب تهدید کرده که در صورت حمله روسیه به اوکراین، مسکو با تحریم غرب مواجه میشود که به احتمال زیاد مانع از صدور گاز روسیه به اروپا و بهرهگیری از خط لوله «نورد استریم ۲» خواهند شد.از نگاه ناظران، در این صورت قطر افزایش وزن سیاسی و اقتصادی قابل توجهی در بین کشورهای صادرکننده گاز پیدا میکند و میتواند برای جبران کمبود گاز اروپا گزینه مناسبی باشد. در همین پیوند آمریکا از دوحه درخواست کرده که در صورت اوجگیری بحران اوکران با تدارکات اضطراری به یاری اروپا بشتابد؛ رخدادی که در صورت وقوع، معادلات گازی کشورهای صادرکننده را دگرگون خواهد ساخت.